هیچکاک پس از آنکه شهرت و اعتباری برای صنعت سینمای انگلستان کسب کرد به هالیوود رفت. شرایط اقتصادی مناسب در آمریکا و آیندهٔ نامطمئن، سیاسی در اروپا در این مهاجرت بیتأثیر نبود، اما تردیدی نیست که هیچکاک در این مرحله اهداف بلندترین را جستجو میکرد. اقتصاد انگلستان و صنعت کوچک سینما در آنجا رو به ضعف بود. و جائی برای بلندپروازیهای او نداشت؛ از طرف دیگر، استودیوهای هالیوود با پایان رکود اقتصادی بهجائی رسیده بودند که UFA در دههٔ ۱۹۲۰ به آن رسیده بود
دومین فیلم آمریکائی هیچکاک یک فیلم تبلیغاتی ضدبیطرفی بهنام خبرنگار خارجی (Foreign Correspondent ـ سال ۱۹۴۰)، در قالب بهترین فیلمهای تریلر او بود و کاندیدای چندین جایزهٔ اسکار شد. در این فیلم تعدادی افکت مخصوص پیشرفته، از جمله سقوط هواپیما در دریا، وجود دارد که توسط طراح تولید آن، ویلیام کامرون منزیز (۱۹۵۷ - ۱۸۹۶) و فیلمبردار آن جوزف والنتاین (Joseph Valentine ـ سال ۱۹۴۹ - ۱۹۰۰) ساخته شدهاند.
کارگردان : آلفرد هیچکاک
نویسندگان : سیدنی گیلیات
خوان هریسون
تاریخ انتشار : ۱۳ اکتبر۳۹ ۱۹
بازیگران : چارلز لاتون
هوراک هادگز
هی پتری
فردریک پایپر
هبرت لوماس
مدت فیلم : ۸ ۱۰دقیقه
کشور : انگلستان
زبان : صامت
ربهکا (انگلیسی: Rebecca) نام فیلمی است آمریکایی به کارگردانی آلفرد هیچکاک و تهیهکنندگی دیوید سلزنیک که در ۱۹۴۰ ساخته شده و جوایز اسکار بهترین فیلم و بهترین فیلمبرداری را ازآن خود ساخته است. این فیلم که بر اساس رمان روانشناسانه و پر از تعلیق ربهکا، اثر نویسندهٔ انگلیسی دافنه دوموریه ساخته شده است اولین فیلم آمریکایی هیچکاک و اولین همکاری مشترک او با دیوید سلزنیک محسوب میشود. سر لارنس الیویه، جوان فانتین و جودیت اندرسون نقشهای اصلی را در این فیلم بازی میکنند.
خلاصه داستان :
ندیمهای جوان در مونت کارلو با مرد جوان ثروتمندی به نام ماکسیم دو وینتر که همسرش ربکا را به تازگی از دست داده است آشنا میشود. آندو عاشق یکدیگر شده و ازدواج میکنند. ماکسیم همسرش را به عمارت باشکوه ماندرلی میآورد اما خدمتکاران که هنوز به همسر اول ماکسیم که به طرز مشکوکی جان داده است وفادارند، خانم دو وینتر جدید را با بیمیلی به عنوان بانوی خانه میپذیرند. اما در رآس آنان خانم دانورس، ندیمهٔ وفادار ربکاست که بانوی زیبارویش را همچنان میستاید و برخوردی سرد و ترسناک با بانوی جدید خانه دارد.
خانم دو وینتر جدید که مرعوب خانم دانورس شده است کم کم به شک میافتد که آیا ازدواج او با ماکسیم کار درستی بوده است یا خیر. با این وجود رفتاری طبیعی در پیش میگیرد و از همسرش میخواهد تا جشن بالماسکهای را در عمارت ماندرلی برگزار کنند. ماکسیم با بیمیلی میپذیرد و خانم دو وینتر جوان سرگرم تهیهٔ لباسی برای خود میشود. خانم دانورس به او پیشنهاد میدهد تا لباسی همچون لباس کارولین دو وینتر، یکی از اجداد خانواده که پرترهاش بر دیوار آویزان است تهیه کند و او نیز چنین میکند. در شب جشن ماکسیم از دیدن لباس همسرش عصبانی میشود و خانم دو وینتر میفهمد که ربکا نیز چنین لباسی را پوشیده بوده و خانم دانورس نیز از این موضوع مطلع بوده است. خانم دانورس به او میفهماند که هرگز نمیتواند جای ربکا را بگیرد و تا آنجا پیش میرود که خانم دو وینتر تصمیم به خودکشی میگیرد. اما با برخاستن هیاهویی به حال خود بازمیگردد.
در طبقهٔ پایین میشنود که قایقی را از زیر آب بیرون کشیدهاند و جسد ربکا را در آن یافتهاند. او که شگفتزده شده از ماکسیم میشنود که جسدی را که قبلا به جای ربهکا شناسایی کرده بوده هم او نبوده و به عمد چنین گفته بوده است. سپس برایش توضیح میدهد که او و ربکا از ابتدا از یکدیگر متنفر بودند ولی به خاطر خانواده قرار گذاشته بودند تا همچون یک زوج واقعی در جمع حاضر شوند. با این وجود ربکا کمکم رفتاری بیخیالانه در پیش گرفت و ماکسیم فهمید که او پنهانی با پسرعمویش جک ارتباط دارد. یک شب که ربکا در کلبهٔ ساحلی منتظر آمدن جک بود با ماکسیم روبرو میشود و به او میگوید که از جک حامله است. در حین بگومگوی آندو با یکدیگر پای ربکا سر خورده و به دلیل اصابت سرش بر زمین جان خود را از دست میدهد. ماکسیم که چنین میبیند او را در قایقی گذاشته و آنرا غرق میکند.
با پیدا شدن جسد واقعی، پلیس به ماکسیم مظنون شده و او را به جرم قتل ربکا بازداشت میکند. در پرسش از دکتر ربکا معلوم میشود که او حامله نبوده، بلکه سرطان داشته و چون به زودی بر اثر آن از پای در میآمده است به شوهرش دروغ گفته تا خشمگین شده و او را بکشد. ماکسیم آزاد شده و به خانهاش باز میگردد اما میبیند که عمارت ماندرلی در میان شعلههای آتش میسوزد. ماکسیم همسرش را مییابد و از سلامت او مطمئن میشود اما خانم دانورس که خانه را به آتش کشیده است در میان آتش میسوزد و میمیرد.
ربکا ( ۱۹۴۰ )
Rebecca 1940
کارگردان : آلفرد هیچکاک
نویسندگان : دافن دو موریر
فیلیپ مک دونالد
تاریخ انتشار : ۱۲ آوریل ۱۹۴۰
بازیگران : لورنس اولیویر
خوان فونتاین
جرج ساندرس
جودیس اندرسون
نایگل بروس
مدت فیلم : ۱۳۰ دقیقه
کشور : آمریکا
یک تریلر عمیقاً روانکاوانه بهنام سوءظن (Suspicion ـ سال ۱۹۴۱) که با هوشمندی فراوان ساخته شد و نخستین فیلمی بود که کریگرانت (Cary Grant ـ سال ۱۹۸۶ - ۱۹۰۴) در آثار هیچکاک ظاهر شد. کری گرانت در این فیلم نقش آدم بیدست و پا و خوششانسی را بازی میکند که با زنی ثروتمند و محرومیت جنسی کشیده چون فونتین (Jone Fontaine)، دومین فیلم او پس از ربکا) ازدواج کرده است؛ این همسر بهتدریج به شوهرش سوءظن میبرد که قصد دارد او را برای ثروتش بکشد.
سوء ظن (۱۹۴۱)
Suspicion 1941
کارگردان : آلفرد هیچکاک
نویسندگان : آنتونی برکلی
سامسون رافائلسون
تاریخ انتشار : ۱۴ نوامبر۱۹۴۱
بازیگران : کری گرانت
خوان فونتین
کدریک هاردویک
نایگل بروس
دم می ویتی
مدت فیلم : ۷۷ دقیقه
کشور : انگلستان
در ۱۹۴۳ فیلم سایهٔ یک شک (Shadow of a Doubt) توسط جک.هـ. اسکیریال برای یونیورسال تهیه شد و هیچکاک آن را بهترین فیلم آمریکائی خود میشناخت: قصهای از دیدار یک جنایتکار با خانوادهٔ خود در شهری بهنام سانتارُزا در کالیفرنیا، که خانوادهاش او را آدم معقولی مییابند. این فیلم بهدلیل کار دوربین ظریف جوزف والنتاین و بازی درخشان بازیگرانش ممتاز است - بهویژه ترزا رایت در نقش برادرزاده و جوزف کاتن (Joseph Cotten) در نقش ”عمو چارلی“ دوستداشتنی اما مرگبار - و فیلمنامهٔ هوشمندانهٔ تُرنتن وایلدر (Thrnton Wilder) که تندرویهای نمایشنامهٔ شهر ما (Our Town) را به یاد میآورد که پنج سال پیش نوشته بود.
سایه ی یک شک ( ۱۹۴۳ )
Shadow of a Doubt 1943
کارگردان : آلفرد هیچکاک
نویسندگان : تورنتون وایلدر
سالی بنسون
بازیگران : ترسا رایت
جوزف کاتن
مک دونالد کری
هنری تراورز
پاتریسیا کالینج
تاریخ انتشار : ۱۶ آگوست ۱۹۴۳
مدت فیلم : ۱۰۸ دقیقه
کشور : امریکا
ماجرای ماداگاسکار (۱۹۴۴ )
Aventure malgache 1944
کارگردان : آلفرد هیچکاک
نویسنده : جولز فرانسیس کلرمونت
بازیگران : پل بونیفاس
پل کلاروس
جین داتاس
آندره فرر
گوی له فور
مدت فیلم : ۳۰ دقیقه
کشور : انگلستان
هیچکاک با فیلم قایق نجات (Lifeboat ـ سال ۱۹۴۴) به موضوع جنگ روی آورد و به ماجرای حملهٔ قایقهای U شکل نازی پرداخت. قایق نجات براساس داستانی از جان اشتینبگ نوشته شده است.
خلاصه داستان :
یک کشتی مسافر بری بر اثر حمله یک زیردریایی نازی غرق میشود و چند تن از مسافرانش برای نجات جان خود ، به یک قایق کوچک پناه می آورند . چند دقیقه بعد زیر دریایی نیز منفجر میشود و یکی از خدمه آن ، خود را به قایق می رساند و به بازماندگان کشتی مسافر بری ملحق میگردد . بازماندگان سانحه اکنون روی آب سردرگم اند و جهت حرکت را نمی دانند . در میان آنها سرباز نیروی دریایی نازی که دریا را خـوب میشناسد گزینه مناسبی برای رهبری و هدایت قایق به نظر میرسد اما مشکل آنجاست که مسافران « قایق نجات » به یک سرباز نازی اعتماد ندارند چراکه او و همرزمانش را مسبب غرق کشتی شان میپنداردند . بعد از گذشت چند روز سرباز اعتماد دیگران را جلب کرده و هدایت قایق را بر عهده میگیرد . او که قطب نمایی را به شکل پنهانی در اختیار دارد ، جهت حرکت قایق را متناسب با محل استقرار کشتی های آلمانی تنظیم میکند و قایق را به سوی هدف به پیش میراند ...
علاقه مندان به هیچکاک به حضور های چند ثانیه ای او در فیلم هایش عادت دارند و همیشه منتظرند ببینند این بار استاد با چه هیبتی ظاهر میشود . اما از آنجاییکه « قایق نجات » تماماً در یک قایق فیلمبرداری شده و همه اتفاقات در همین قایق رخ میدهد ، امکان حضور فیزیکی آدم گرد و قلمبه ای در ابعاد هیچکاک طبعاً میسر نیست . بنابراین ایده حضور هیچکاک در این فیلم اندکی متفاوت است ؛ در دستان یکی از مسافران قایق نجات روزنامه ای را میبینیم که در گوشه ای از آن یک آگهی تبلیغاتی برای مصرف داروی ضد چاقی درج شده است . در این آگهی دو عکس از هیچکاک در کنار هم قرار داده شده است : یک هیچکاک چاق ( قبل از مصرف داروی ضد چاقی ) و یک هیچکاک لاغر ( بعد از مصرف داروی ضد چاقی ) .
نخستین فیلم پس از جنگ هیچکاک یک تریلر روانشناسانه بهنام طلسمشده (Spellbound ـ سال ۱۹۴۵) بود که در آن یک روانکاو تیمارستان خود گمان میکند یک جانی فراموشکار (امنستیاک) است. این فیلم را، که ملغمهای از نمادهای فرویدی است، سلزنیک با هزینهٔ فراوان تهیه کرد. فیلم سرشار از افکتهای تماشائی است، از جمله صحنهٔ رؤیائی که سالوادور دالی ”salvador Dali“ طراحی کرده و نخستین فیلم آمریکائی با موسیقی الکترونیکی است (میکلوش رُژا ”Miklos Rozsa“ برای موسیقی این فیلم جایزهٔ اسکار گرفت).
طلسم شده (۱۹۴۵)
Spellbound 1945
کارگردان : آلفرد هیچکاک
نویسندگان : جان پالمر
هیلاری جورج ساندرس
تاریخ انتشار : ۲۸ دسامبر۱۹۴۵
بازیگران : اینگرید برگمن
گرگوری پک
مایکل چخوف
لئو کارول
روندا فلمینگ
مدت فیلم : ۱۱۱ دقیقه
کشور : آمریکا
سر آلفرد جوزف هیچکاک (زاده ۱۸۹۹ میلادی - درگذشته ۱۹۸۰). ;کارگردانی انگلیسی که فعالیت عمدهاش در آمریکا بود. هیچکاک بیشتر در زمینه فیلمهای معمایی و دلهرهآور فعالیت داشت.
او که در آلمان تحت تأثیر سبک هیجان نمایی (اکپرسیونیسم) قرار گرفته بود در انگلستان کارگردانی را آغاز نمود و از سال ۱۹۳۹ در آمریکا به فعالیت پرداخت.
هیچکاک طی شش دهه در ساخت بیش از پنجاه فیلم شرکت داشت (از فیلمهای صامت تا فیلمهای تکنیکالر) تا به امروز به عنوان سرشناسترین و محبوبترین کارگردان فیلمهای سینمایی شناخته میشود. یکی از ویژگیهای بارز فیلمهای هیچکاک این است که خود او در همهٔ فیلم هایش در یک صحنه، حتی بسیار کوتاه به عنوان بازیگر حضور دارد.
آلفرد هیچکاک
از فیلمهای معروف او میتوان به سرگیجه، پنجره عقبی،شمال از شمال غربی، روانی، نتریوس، ربکا و پرندگان اشاره کرد.
او از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۲ مجموعه سریالی تحت عنوان «آلفرد هیچکاک تقدیم میکند» را کارگردانی کرد که در این فیلمها او به عنوان راوی داستان در فیلم حاضر میشد.
نکته مهم در مورد وی این است که وی هیچگاه به جایزه اسکار دست نیافته است. در سال ۱۹۴۰ فیلم ربکا جایزه بهترین تولیدکنندگی را از آن سلزنیک کرد و تنها ۵ فیلم وی به نامهای قایق نجات ، طلسم شده ، پنجره عقبی ، روانی و ربکا نامزد اسکار گردید.
هیچکاک درباره فیلمهای ترسناکی که ساخته میگوید:
من به مانند یک فیلسوف به مردم همان چیزی را میدهم که میخواهند. آنها دوست دارند که ترس و وحشت را تجربه کنند خوب من هم همان را به آنها میدهم.